روز تعیین زمان به دنیا آمدنت
نفسم دوم شهریور بود که دکتر گفته بود برای آخرین چکاب برم پیشش با بابا و خاله پروین رفتیم صدای قلبت رو دوباره شنیدم نمی دونی وقتی صدای قلبت رو می شنیدم چه حس عجیبی داشتم شیطونیهات که نگو هیچوقت دکتر نتوست تو رو یک جا ثابت به مامان نشون بده همینطور بالا و پایین می رفتی دکتر روز پنج شنبه 16 شهریور ساعت 6/30 صبح وقت داد تا تو عزیزم مهمون خونه ما بشی گلم نمی دونی چه ذوقی کردیم و خوشحال بودم که سلامتی و سختیهام نتیجه داده عزیزدلم اون روز خیلی روز خوبی بود کمی از استرس های مامان و بابا کم شد دیگه دکتر گفت هر وقت که بیاد کامل و سلامته .عزیزترینم وقتی مامان خوشحال بود تو هم خوشحال بودی این کامل حس می کردم دوستت دارم بی نهایت نفسم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی