این روزهای تو
دردانه مادر سلام
طبق قولم می خوام کمی از این روزهایت بنویسم
گذر زمان نه تنها از شیرینی کارهایت کم نکرده بلکه هر روز تازه تری را با تو تجربه می کنم
مثل گذشته علاقه ات به حیوانات همچنان ادامه داره کلکسیون حیواناتت کامل شده و هر روز یک حیوان را به قول خودت انتخاب می کنی و به حمام می بری و موقع گردش یکی را همراه خودت می بری همچنان حیوان مورد علاقه ات شیر و ببر است .
ماشین بازی یکی از کارهایی است که هر روز تکرار می کنی و علاقه ات همچنان زیاد است .
ماه آخر سه سالگیت خیلی مریض شدی و این مریضی و خوابیدن باعث شد به کارتون علاقه پیدا کنی قبلا اصلا نگاه نمی کردی ولی در حال حاضر خیلی دوست داری و از همه بیشتر اسمورفها و پاندای کونگ فوکار، ماشا و میشا را دوست داری
علاقه شدید به ورزش داری به قول خودت کارباته ( کاراته ) کونگ فو،شنا،فوتبال ورزشهایی هست که بی نهایت دوست داری و می گی ببر ثبت نامم کن برم کارباته عزیزم احساس می کنم هنوز زوده و وقت است برای این کارها می ترسم صدمه ببینی امیدوارم بزرگتر هم شدی همچنان علاقه به ورزش داشته باشی یکی از آرزوهای مامان داشتن پسر ورزشکاره
یک عروسک میمون آنه پارک داری که اسمش رو گذاشتی آروینا و مثل یک مادر ازش مراقبت می کنی همه کارهایی که من برایت انجام می دهم برای آروینا انجام می دی تربیتش می کنی کار بد می کنه تذکر بهش می دی قصه براش می گی می خوابونیش خلاصه خیلی قشنگ ازش نگهداری می کنی گفتی باید براش کالسکه بخری می برم بیرون کمرم درد می گیره یک روز بهش گفتی آروینا پاشو ببین بابابزرگ برات حلیم خریده پدر رو بابابزرگش می دونی ازت می پرسم باباش کیه می گی آقاجون پدربزرگت رو باباش کردی خلاصه دنیایی باهاش داری بعد از تولدت براش تولد گرفتی و براش کادو بچه کوچولوی آنه پارک خریدی هرکی بهت می گه چرا بچت میمونه می گی میمون نیست که لباس میمون پوشیده چون حیوانات دوست داره
مثل قبل علاقه به آموزش در هر زمینه ای داری و فقط در این موارد است که ما تو رو نشسته می بینیم .
بی نهایت به مهمان و مهمانی رفتن علاقه داری و روز نیست که اسم تک تک عزیزانمون رو نیاری
دوست داری با پدر سرکار بری و چند باری رفتی و همیشه امکانش نیست و از این بابت ناراحتی و می فهمم که دوست داری به این بهانه بیشتر کنار بابایی باشی و می گی تو برو سرکار بابا بمونه خونه عزیز دلمی مهربانم
از شیطنتات بگم که گاهی انقدر زیاد می شه که کم می یارم و می رم تو اتاق تنها تا نفس بگیرم فوری دنبالم می یای و می گی ای بابا باز این بچه بده اومده خونمون مامانم رو کلافه کرده خودت هم می دونی که تحملم تموم می شه
یه اخلاق خوب داری که خرابکاری که می کنی فوری می یای و اطلاع می دی مثلا می گی مامان دارم کار خطرناک می کنم و شروع می کنی معذرت خواهی و تا نخندم و بوست نکنم ولم نمی کنی
علاقه داری با یک پیچ گوشتی بیافتی به جان همه وسایل هرچقدر هم که از دستت پنهان می کنیم می ری و اسباب بازیش رو می یاری و مشغول می شی و مدام هم غر می زنی که چرا این وسایل رو خوب نگهداری نمی کنی
شدید به تمیزی علاقه داری و حساسی
بیرون که می ریم با همه ارتباط برقرار می کنی و از تمام اتفاقات خونه برای همه تعریف می کنی و هرچقدر هم بهت می گم همه چیز رو نگو به همه گوش نمی دی و جالبه موقعی که داری تعریف می کنی اصلا به من نگاه نمی کنی و به محض اینکه تنها می شیم شروع می کنی به صحبت در مورد بچه بده
جشن رنگ و نقاشی بود با مامانی رفتی و اصلا فکرش را نمی کردم تو همه مسابقه ها شرکت کردی و حتی به سنت نمی خورد دستت رو بالا می کردی و انقدر قشنگ انجام می دادی که من مونده بودم انشااله همیشه انقدر تو همه کارها پیش قدم باشی
جوابهایی به من و پدر می دی که گاهی احساس می کنم با یه مرد طرفم
عاشق کمک کردن به مامانی و تو همه کارها دخالت می کنی
بی نهایت خاطرات بد و خوب تو ذهنت می مونه و گاهی مخصوصا موقع خواب از خاطراتی حرف می زنی که مربوط به یک سالگیته و برای اونهایی که ناراحت و اذیت شدی به من غر می زنی
وابستگیت به مامان کم شده و ساعتها بدون من می مونی ولی همچنان تنها نمی خوابی
موقعی که پدر می یاد خونه قایم می شی که بابایی بپرسه کجایی و لذت می بری از این کار
عاشق دومینو به قول خودت دومیو هستی و روزی چند ساعت بازی می کنی پازلهای چوبی رو خیلی دوست داری نقاشی می کشی و همچنان اشکال هندسی رو می شناسی و باهاشون شکلهای مختلف درست می کنی
خمیربازی یکی از کارهای روزانه ات هست و فقط مار و فیل درست می کنی
طوری کتاب می گیری دستت که هرکی ببینه فکر می کنی می تونی بخونی ساعتها ورق می زنی و سکوت می کنی هر کتابی فرقی نمی کنه
حتما باید روزی نیم ساعت هم شده دوچرخه سواری کنی
همچنان به موزیک و رقص علاقه داری و یکی از تفریحات روزانه ات است
همچنان قرمه سبزی و ماکارانی و شربت و سیب زمینی و پلو به قول خودت زرد و کباب و جوجه غذاهای مورد علاقه ات است
علاقه داری آدرس خونه عزیزانمان رو بدونی و اسمشون رو با محل زندگیشون می بری نمی دونم چرا
همچنان بیرون می ریم باید مکثهای طولانی کنار ماشینها داشته باشم تا اسمشون رو بگی شماره های پلاکشون رو بگی منم تشویقت کنم تا راضی بشی خلاصه برنامه داریم با شما وقتی می ریم پیاده روی
عزیز مامان دردانه ام کارهایت همه برای مادر شیرین و تکرارش لذت بخشه من به فدای تو امیدوارم همیشه سالم و شاد و خاطره ساز باشی برایم دوستت دارم تا همیشه