رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

بخشنده همچون خورشید

بهار و طبيعت و اين روزهايت

1397/2/5 1:22
نویسنده : مامان فرناز
304 بازدید
اشتراک گذاری

اين روزها همه رویاهای بهاریم را تمدیدمي كنم

هرچه خوب بود و هرچه زیبا بود و هر چه دست نیافتنی بود

دنبال واژه های رویایی عشق هم زیاد مي گردم

ولی فکر کنم تو همه انها را یک جا برده ای 

و من چه بی حواس

در انتظار قدم های نورسته ات بودم

امروز ذهنم را خانه تکانی کردم

امروز میخواستم بهاری باشم

دستمالی روی خاطره هایم بکشم

گلدان های ذهنم را کمی ابیاری کنم

میخواستم دستهایم را روی سلولهای خاکستری ذهنم بکشم

و بگویم سبز شویدن

جوانه دهید هنوز خیلی مانده برای اینکه خاکستری و سیاه شوید

امروز درب های بسته شده خیالم را باز کردم

خواستم کمی قیامت بپا کنم

محشری به توان تو

ولی بهتر است محشری به توان خدا به پا کنم

چون این روزهای بهاری ام را فقط با نگاه به بهار و تو به وجود لايتناهي أو مي رسم

امروز انگار همه بادها میوزند که پنجره ها را بهم بکوبند

امروز انگار زمین هم به من حسادت میکند

امروز همه رویاهای بهاریم را تمدید کردم

میخواستم محشری به پاکنم به توان تو

ولی بهتر است محشری به پا کنم به توان خدا...

بهار وجودم رادمهرم اين روزها بيشتر از هر زمان ديگه دلتنگتم ساعتهاي خانه هم از نگاه من بيزار شده اند بسكه نگاهشان مي كنم تا برسد زمان آمدنت و چه زيباست لحظه اي كه باسخاوت تمام خودت را در آغوشم مي اندازي و مي گويي فقط بريم دلم قنج مي رود مي فهمم كه تو هم كم از من دلتنگ نمي شوي ولي با خودداري تمام مي گويي نه خسته ام 

رادمهرم از راه مدرسه يك ساعتي به گردش و تفريح در پارك مشغولي و بعد از استراحت و بازي تكاليفت رو انجام مي دي و شيوه مشق نوشتنت هم خاص خودته در اتاقت را مي بندي مي نويسي تمام كه شد بلند بلند مي گويي نمي خوام بنويسم دوست ندارم اصلا براي چي بايد بنويسم و وقتي من با اعتراض كنار ميزت مي يام مي گي درده دام و مي فهمم كه قصد اذيت كردن من را داشتي و اين روند ادامه داره و من هم چون خواسته تو را مي دانم طوري برخورد مي كنم كه نمي دانم😂😂

عاشق تفنگ بازي و تيراندا زي هستي  و نشونه گيريتهم خيلي خوبه و مشغول كار تو حال خودم هستم و يك دفعه مي بينم تير زدي به من البته بي خطر أمان ندارم از دستت مي خواي بزرگ شدي بري سوريه 😂اينم تاثير فيلم ،بطريهايي پلاستيكي داري مي زاري و به اونا شليك مي كني عالي بدون خطا همه رو مي زني 

هنوز عاشق حيواناتي و اين علاقه زيادتر هم شده مدام مستند حيوانات مي بيني و مجله حيوانات مي خري و كلكسيون حيواناتت تكميل شده و وقتي هم مي گم ديگه بسه نخر مي گي بزرگ شدم مغازه مي گيرم مي فروشم 

همبرگر به غذاهاي مورد علاقه ات اضافه شده و از اونجايي كه قبلا هم گفتم از چيزي خوشت بياد افراط مي كني من ديگه حالم بد مي شه بسكه مي خوري تا مي گم غذا چي درست كنم مي گي همبرگر فقط هم در نُون گرد 

مدام در حال بپربپر و  دويدني و از اونجايي كه مراقب خودت نيستي و فقط به لحظه بازي فكر مي كني هر روز يه اتفاقي برات پيش مي ياد آخريش زخم شدن پيشونيت بود كه خودت مدام جلو آينه نگاهش مي كني و اين من و بابا رو خيلي نگران مي كنه 

عاشق دوچرخه سواري هستي و از تابستان پارسال بدون كمكي مي ري و دوچرخه بزرگ مي خواي 

عاشق خميربازي هستي و فقط هم حيوان درست مي كني 

به قول معلمت استاد صحبت رادمهر فينگول ،من مي مانم از كلمات و استدلالهايت و معلمت هم همين را مي گويد 

شنا را به خوبي يادگرفتي و مربيت خيلي تعريف مي كنه من هنوز نديدم و قرار است يك روز برنامه اي بزارن تا مامانها ببينن شنا كردن گل پسرها رو 

دوستاي مدرسه ات رو همه رو به اسم و فاميل صدا مي كني و اين خيلي براي معلمت جالبه ايليا باقري آرشا طالبي مدام تو دهنته و ماهان رجبي فضول هم همش مي گي هرچقدرم مي گم زشته دوستانت رو با الفاظ خوب صدا بزن مي گي هست مامان تو خبرنداري ،بزرگ بشي مي فهمي من چي مي گم 

تو پارك مدام براي من گل مي چيني و مي ياري مي گي دوستت دارم وقتي هم كه مي گم نچين گناه داره مي گي من كه نمي تونم برم گل فروشي 

عاشق توت فرنگي و هندوانه خندوانه اي هستي 😂

علاقه شديدي به آشپزي داري و برنامه هاي آشپزي رو دنبال مي كني 

خلاصه اين كه پسر پرانرژي و شادي هستي اميدوارم هميشه شاد و تندرست باشي 

 
پسندها (5)

نظرات (1)

مامان الیمامان الی
22 اردیبهشت 97 15:07
امیدوارم روزهای شاد برایت پایان ناپذیر باشه و همیشه پرشور و پرانرژی باشی رادمهر عزیز محبتبوس
مامان فرناز
پاسخ
در كنار هم عزيزم😘😘😘😘