آرامشمي
آرامش من رادمهرم
من در این هیاهوی زندگي آرامشی دارم از جنس تو فرقی ندارد چه ساعت از شبانه روز باشد صدایت را که می شنوم
خورشید در دلـم طلوع میکند وقتی آغوشت را بروی تمام آرزوهایم باز میکنی آنقدر مجذوب گرمای وجودت میشوم
که جز آرامش آغوشت تمام آرزوهای خواستنی دیگر را از ياد مي برم
به چشمان من تو نهايت احساسی ,نيازی ,خواستنی ,به چشمان من تو چيز ديگری هستي
ناب
بی تكرار...
تو بی مرز مال مني
من برای دوست داشتنت ، برای لمس دستانت , برای نگاه در چشمانت ، برای بوسیدنت , برای غرق شدن در آغوشت ، برای زندگی با خیالت ؛برای نفس نفس زدن در دلتنگی هایت ؛برای زندگی با نامت ؛ برای نجواهای عاشقانه در گوشت از هیچ کسی اجازه نمی گیرم
حتی از خودت ..
تمام زنانگیم را نذر شادیت می کنم تو فقط برای من بخند من احساسم را با همین دست نوشته ها به قلبت میرسانم فقط با تو زنده ام
روزی که با تو شروع نشود اصلا نمی ارزد که به شب برسانیش
دوستت دارم آرام جانم کوتاه می نویسم تو بلند بخوان به بلندای تمام احساسم
دوستت دارم
عـــــــ ـــــــاشقانه هایم تـــــمامی ندارد! وقتی تـــــــــــــــو بـــــهــــترین اتفاق زندگي ام هستي