رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

بخشنده همچون خورشید

كودكانه هاي شيرينت

1393/6/11 2:08
نویسنده : مامان فرناز
166 بازدید
اشتراک گذاری

رادمهرم می خوام از کودکانه هایت بگویم می خوای بدونی دوساله شیرین من چه بازیهایی دوست داری اسباب بازی مورد پسندت چیه غذای مورد علاقه ات کدامه از چه پارکی خوشت می یاد چه شعرهایی بلدی و کدوم رو از همه بیشتر دوست داری لالایی مورد علاقه ات چیه دردانه ام برایت می نویسم از تو نوشتن سخت است هرچند مامانی یک دفترخاطرات از لحظه لحظه های با توبودن و ثبت روزانه لحظات قشنگ زندگیت برایت به یادگار دارم ولی باز دلم می خواهد اینجا هم بنویسم که اگر بودم و نبودم جایی ثبت شده باشد این روزهای بی تکرار ناب با تو بودن 

شیرین دو ساله من بیست دندان شیری که می بایست تا قبل از سه سالگی داشته باشی در بیست و سه ماهگیت کامل شده و در این مورد هیچکونه اذیتی نه برای خودت و نه برای مامانی داشتی خدا را شکر هیچ علائمی نداشت این مرحله از تکاملت .

خیلی زود به حرف افتادی و صدای قشنگت بهترین و زیباترین ملودی زندگی من است خیلی زیبا صحبت می کنی و از شنیدن صدایت سیر نمی شوم می دانی وقتی خوابی یا با بابایی جایی بدون من می ری صدای ضبط شده ات موسیقی اوقات فراغت من است خدا به داد دل من برسد اگر لحظه ای نشنوم این موسیقی دلنشین را 

شعرهای حسنی -اتل متل -آهویی دارم-بارون می یاد-پائیزه-خروسه می گه-با شیرآب بازی نکن-یه روزی آقا خرگوشه-عروسک قشنگ من -من صبح زود پا می شم -توپولویم توپولو-مادر مهربون من -یه توپ دارم - آفرین صدآفرین -جنگل حیوانات و اکثر تبلیغات تلویزیون را بلدی و عاشق این هستی که بخوانی و من تشویقت کنم .

به نقاشی علاقه زیادی داری و هر زمان که فرصت باشد با هم نقاشی می کشیم و تو لذت می بری تمام رنگها را می شناسی و دوست داری مامان وقتی روی کاغذ می کشی ازت سوال کنه و با عشق جواب بدی اشکال هندسی را می شناسی و مثلث و دایره را می توانی بکشی خورشید و ماشین را می کشی و تمام برگهایت دفترت پر از مثلث و ماشین و دایره و خورشید و قلب است قلبها را به مامان هدیه می دهی گلم قلبم برای تو 

اسم اکثر حیوانات را به خوبی می دانی و پازلهای مربوط به حیوانات را که بابایی زحمت کشیده برایت تهیه کرده به راحتی درست می کنی و می شناسی و اسم چند تاییشان را به انگلیسی می دانی 

خیلی دوست داری تو کار خونه به مامان کمک کنی و جارو برقی و گردگیری از کارهای روزانه ات هست در تاکردن لباسها کمکم می کنی و تفکیک می کنی لباسهای خودت را و خیلی قشتگ به کمد خودت می بری و من لذت می برم موقع غذا خوردن بدون اینکه من بخوام کمکم می کنی خلاصه پسر کاری هستی 

بی خوابیت هنوز خوب نشده و این تنها موردی است که مامانی را نگران می کند امیدوارم بدخوابیت خوب شود 

برخلاف قبل که کوچکتر بودی و از حمام و آب فراری بودی در حال حاضر یکی از تفریحاتت به حساب می آید و مدام دوست داری بری حمام و آب بازی و پارکهایی که آب داره و می توانی لذت ببری 

علاقه مندیت به ماشین روز به روز بیشتر می شود طوری که اسم اکثر ماشینها را می دانی و تو خیابون مدام اسم ماشینها را می گی و همانطور که قبلا هم گفتم خیلی قشنگ اسم اجزا و قسمتهای ماشین را بلدی تازه مامانی می دانی که چراغهای راهنمایی و رانندگی هر کدام برای چه موردی است و از تمام اسباب بازیهایت بیشتر به ماشین هایت علاقه مندی 

از آهنگ شاد خوشت مي ياد و هروقت آهنگ غمگين مي شه سريع مي گي شاد بزار يا وقتي برات زمزمه مي كنم سريع مي گي شاد بخون 

حافظه خوبي در به ياد موندن خاطرات داري و كوچكترين حرفها و عكس العملها حتي خيلي قديمي يادته مثلا اگر كسي حرفي بهت زده باشه يا اخمي كرده باشه فراموش نمي كني اگر كسي كادويي بهت داده باشه اسم وسيله رو با نام شخص مي بري

پسركم خيلي ماماني هستي ومدام مي گي بغلم كن و اگر توي خونه لحظه اي منو نبيني مي گي مادر من كو و وقتي ديديم مي گي گم شده بودي من پيدات كردم اگر لحظه اي ناراحتي و تغيير رفتارم رو ببيني سريع مي ياي و مي گي چرا ناراحتي چرا ساكتي و تا خيالت راحت نشه نمي ري  بردمت آتليه مي گفتي من فقط با مادرم عكس مي اندازم قشنگم اميدوارم اين همه وابستگي رو بتونم جوابگو باشم تا خدايي ناكرده لطمه اي نخوري

كاربد كني خودت اعتراف مي كني و همه رو خبردار مي كني 

آدرس خونمون و اسم و فامیل خودت و دوستانت را بلدی . اعداد را تا بیست می دانی و می شناسی 

پایتخت بیست کشور را بلدی و دوست داری مامان از شما بپرسه و جواب بدی و وقتی اسم هر کدامشان رادر تلویزیون می شنوی سریع پایتختش را تکرار می کنی 

غذای مورد علاقه ات قرمه سبزی - ماکارانی -سیب زمینی -فرینی-تخم مرغ-املت-کباب و جوجه کباب و از تنقلات عاشق پاپ کورن و سوهان میوه سیب و موز را خیلی دوست داری عاشق رستوران رفتنی و وقتی می پرسیم کجا بریم می گی رستوران بریم کباب بخوریم وقتی می گم نمی شه می گی خوب زنگ بزن آقا بیاره خونمون

از شلوارک خوشت نمی یاد و شلوار را خیلی دوست داری شلوارک تنت کنم مدام احساس ناراحتی می کنی 

از حرف زدن با تلفن خوشت نمی یاد و با ناراحتی این کار را انجام می دی 

دوست داری بزرگ شدی به قول خودت ورزش والیبال بری 

عاشق بلندی هستی و اصلا دوست نداری بنشینی و مدام از روی مبل و صندلی بالا می ری 

از عکس انداختن اصلا و ابدا خوشت نمی یاد و با سختی من این کار رو انجام می دم برای ثبت لحظاتت

خلاصه تمامی ندارد این کودکانه های شیرینت و امکان ثبت همه آنها نیست تا جایی که بتوانم عکس و خاطره ها را برایت ثبت می کنم گلم تا وقتی بزرگ شدی شرمنده ات نباشم .

 

پسندها (3)

نظرات (0)