رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

بخشنده همچون خورشید

روز پدر و قدردانیت از او

1393/2/22 2:51
نویسنده : مامان فرناز
210 بازدید
اشتراک گذاری

رادمهر قشنگم سه شنبه 1393/2/23 روز میلاد حضرت علی ( ع ) روز پدر نام گرفته است  عزیزکم پدر تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست اما همیشه به جرم پدر بودن باید ایستادگی کند؛ و با وجود همه مشکلات, به تو لبخند بزنه تا تو دلگرم شوی  که اگر بدانی … چه کسی ، کشتی زندگی را از میان موج های سهمگین روزگار به ساحل آرام رویاهایت رسانده است؛  “پدرت”را می پرستی …

رادمهرم امروز یکشنبه 1393/2/21 صبح که از خواب ناز بیدار شدی مامانی گفت بعد از خوردن صبحانه با هم بریم خرید و برای روز پدر برای بابا کادو بخریم خیلی قشنگ مثل یک پسر بزرگ به حرفهای مامانی گوش دادی و همه حرفهایم رو مو به مو تکرار کردی خلاصه پسر قشنگم با هم رفتیم خرید کردیم و اومدیم خونه وقتی مامانی کادو می کرد پشت سر هم تکرار می کردی بابا روزت مبارک گاهی هم می گفتی تولدت مبارک مهربانم نیتم این بود که روز پدر کادو رو به بابایی بدیم کادو رو توی اتاقت گذاشتم و به خیال خودم پنهان کردم و بی خبر از اینکه چشمان تیز بین تو بی کار نمانده وقتی بابایی اومد خونه فورا گفتی بابا روزت مبارک بابایی اول متوجه نشد پرسید چی دوباره تکرار کردی منم خندم گرفته بود و خواستم یه معنی دیگه از حرفت به بابایی بگم که دویدی و کادو رو آوردی و دادی به بابایی و قشنگ گفتی توش چیه و خلاصه همه برنامه ها رو به هم زدی منم تعجب کرده بودم و نگاهت می کردم ولی خوشحال شدم که بابایی خیلی خوشش اومد و گفت اینجوری خیلی خیلی بیشتر دوست داشته و فهمیدیم که خیلی بزرگ شدی و نمی شه دیگه قایمکی داشته باشیم بزرگ مرد کوچکم روز شما هم مبارک برایت یه کادوی ناقابل خریدم عزیزم امیدوارم وقتی که بزرگ و بزرگتر هم شدی به همین اندازه اشتیاق به قدردانی داشته باشی و همیشه و در همه حال سپاسگذار زحمات بی دریغ پدرت باشی عزیزم همیشه به خاطر داشته باش 

زندگی بار گرانی ست
که بر پشت پریشانی تُست
کار آسانی نیست
نان درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن

پسندها (1)

نظرات (0)