رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

بخشنده همچون خورشید

دوست می دارمت شیرینم

تو را در طبیعت بکر چون یاس و در افکارم از احساس  در انزوای تنهایی بی حد تو را در شبانه ی لبخند  تا صبح دور و به اندازه ی یک جرعه خدا ....................... دوست می دارمت   ...
13 ارديبهشت 1393

زمستان و برف بازی

رادمهر عزیزم دو زمستان را تجربه کرده ای تا به امروز که مامانی این مطلب رو برات می نویسه عزیز مامانی سال 92 برف خوبی اومد و کلی برف بازی کردی و خوشحال بودی و همش می گفتی بییم برف بازی دشنگه یعنی قشنگه عزیزم امیدوارم بخت و اقبالت مثل برف قشنگ و سفید باشه دوستت دارم . ...
11 ارديبهشت 1393

شب یلدایت عزیزم

شب یلدا شبی که در آن انار محبت دانه میشود و سرخی عشق و عاطفه نثار کاسه های لبریز از شوق ما شبی که داغی نگاه های زیبای بزرگترها در چشمان کودکان اوج می گیرد و بالا می رود عزیز رادمهرم یلدای سالهای 91 در سن سه ماهگی و 92 سن 15 ماهگی شیرین ترین هندوانه شب یلدای مامان و بابایی شده بودی خیلی خیلی شیرین مثل قند دوستت دارم الهی صدها یلدا را تجربه کنی قشنگ مامانی ...
9 ارديبهشت 1393

حمام و آب بازی

رادمهر عزیزم حموم دوست نداشتی از اول و کلی مامان اذیت می کردی ولی زیاد این مسئله طول نکشید و شدی عاشق حمام  دیگه به هربهونه ای می خوای بری حموم می گی کثیف شده آب بازی بشوییم قربونت برم من  ...
8 ارديبهشت 1393

آلبومی زیبا از خوابیدنت فرشته ام

باز صدا میزنم تو را امشب باز می سپارمت به اون کسی که تو دیار بی کسی بین همه دلواپسی مونس و همدمم بوده تو رو به من هدیه داده شبت بخیر بهانه زندگی                  عزیزم خواب و بیدارت قشنگه     شب من بی تو و بی آب و رنگه                                            بخواب ای نازنینم مهربونم دلنشینم  منم من عاشقت آروم باش بهترینم  تو بخواب نازنینم به جان تمام دلواپسی هایم قسم که لحظه ای دیده بر هم ننهم و نگهبان تمام غزل های برباد رفته باشم قول می دهم ...
8 ارديبهشت 1393