بهار پر عشق 91-92-93
عزیز رادمهرم بهار 1391 چهار ماه از نه ماه انتظار مامان می گذشت و وجود نازنیت رو با تلنگرهایی که به مامان می زدی ابراز می کردی من و پدر مهربانت از اینکه خداوند لطفش را شامل حالمان کرده بود بسیار خوشحال بودیم و خداوند مهربان را شاکر عزیزم این بهار شیرین ترین بهار عمرمان بود در این بهار تو به دنیا آمدی و دنیای مامان و بابا شدی دوستت دارم گلم سال 91 سال دلفین بود به همین مناسبت مامان یک عکس برایت درست کرده که امیدوارم خوشت بیاد .
عزیز رادمهرم بهار 1392 شش ماه از با تو بودن می گذشت و مامان و بابایی یک احساس وصف ناشدنی داشتن عزیز مهربانم در این بهار قشنگترین اتفاقات زندگی تو و بهترین خاطرات برای ما بود گلم هفت روز از این سال مبارک نگذشته بود که اولین دندانت ریشه زد / راه افتادنت حرف افتادنت مامان و بابا گفتنت اولین سال تولدت و هزاران کودکانه های زیبا در این سال مبارک داشتی دوستت دارم گلم امیدوارم صدها بهار را با خاطرات شیرینت بگذرانی / آمین
عزیزم این سال مبارک سال مار بود و عکست در این نوروز /
عزیز رادمهرم سومین بهار عمر شیرینت که در حال حاضر درو این سال مبارک هستیم و مامان برات می نویسه سال 1393 گلم کاملا عاقل و فهیم شده بودی و از قبل از عید که مامان و بابایی در تدارک بودند می گفتی عیده و همه جا تمیز شده و قشنگه گلم خیلی خوب با مامانی همکاری کردی و گذاشتی مامان به همه کارهایش برسه عزیزم موقع سال تحویل کنار سفره هفت سین با کوچکترین موزیکی می رقصیدی و بازم مثل سال پیش از سفره هفت سین فقط ماهی توجهت رو جلب کرده بود و از قبل از عید هم باهاش بازی می کردی و کلی اذیتش می کردی عزیزم ماهی عیدمون رو نمی دونم از برکت وجود نازنین توست یا دست پر مهر باباصفا که با تنگش به تو هدیه داده و دو سال است که میهمان سفره هفت سین ماست .
این سال مبارک سال اسب بود و مثل قبل برایت عکس درست کرده ام امیدوارم خوشت بیاد و به یادگار بماند