حسی ناب
خواب را به چشمان زیبایت دعوت می کنم بخواب ای کودک ناز دلنشین من
سارها چه کوک می خوانند برای بهانه های خواب تو پلکهایت چه زیبا به روی هم بسته شده اند و چتر مژگان زیبایت سایه بر روی گونه هایت انداخته چه ناز خوابیدی دلبر من انگار نه انگار که از این چشمها گاهی شیطنت و گاهی خشم و گاهی اشک آمده چنان با آرامش بسته شده که دلم را می برد و فراموش می کنم خستگیهای روزانه را ،ناز کنار ناز تو هیچ است دستهایت را می گیرم لمس می کنم بوی روزهای عاشقانه ام را می دهد ، چشمهایت تمام فصل عاشقیست ،تو عشقی یا عشق تو چقدر زیباست این دقایق و چقدر دلنشین است نگاه تو در خواب چه زیباست این حس ناب که وقتی دستانت در دستانم است و به خواب می روی وقتی می خواهم جدا کنم چندین بار تلاش می کنی تا دوباره بگیری تا نگذاری جدا شود این حس زیباست و می برد تمام ناملایمات زندگی را انگار دوپینگ می کنم با بوئیدنت ،شکر که هستی بخواب رادمهرم بخواب برای من همه چیز