رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

بخشنده همچون خورشید

مهمترينهاي كودكيت عزيزم

1393/2/15 1:24
نویسنده : مامان فرناز
151 بازدید
اشتراک گذاری

اولين دندانت عزيزم : روز هفتم فروردين ٩٢ كه شش ماهت بود صبح داشتي آب مي خوردي كه احساس كردم صداي كشيدن دندونت به ليوان مي ياد تعجب كردم وقتي نگاه كردم ديدم بله عزيزم اولين دندون جلوييش از بالا ريشه زده گلم اين اتفاق مهم هم بدون هيچ علائمي بود و خدا رو شكر هيچ مشكلي نداشتي بعد از اون توي هر ماه دندونهاي ديگت هم اومد بيرون و خدا رو شكر حالت خوب بود الان كه دارم مي نويسم برات يك سال و نيمته و ١٦ تا مرواريد زيبا داري گلم و دو تاي ديگه ريشه زده گلم.قلب

 

 

چهار دست و پا رفتنت گلم :توي فروردين ٩٢ كه شش ماهت بود سينه خيز و چهاردست و پا رفتي و من و بابا جونت  كلي ذوق كردیم.فرشته

 

آغاز به نشستنت عزيزم : در شش ماهگيت كه بازم فروردين ٩٢ بود با كمك مي نشستي و تو هفت ماهگي بدون كمك و كامل نشستي البته عزيزم از كوچيكيت خودت قشنگ تو جاهايي كه تكيه گاه داشتي قشنگ مي نشستي عكساي قشنگت رو بعدا كه بزرگ شدي مي بيني گل من.هورا

 

آغاز به ايستادن:عزيز رادمهرم هشت ماهگي با گرفتن وسايل بلند مي شدي و با تكيه گاه مي ايستادي و دست دسي مي كردي.

 

آغاز به حرف زدنت قشنگم :خیلی زود شروع به حرف زدن كردي حتي وقتي نمي تونستي كلمات رو بگي با صدا دراوردن اداي حرف زدن رو در مي اوردي گلم اولين كلمه رو تو هفت ماهگي دست دسي و جيزه و دد و اين چيه و اينا رو گفتي و تو هشت ماهگي گفتي بابا اول بابات رو صدا كردي و بعد مامان رو گفتي عاشق پارك آبه و ماشين سواري بودي رادمهرم هر كس مي ديد كه با سن كمت پشت فرمان وايميسادي و فرمان ماشين رو مي چرخوندي تعجب مي كرد و خوشش مي اومد نه ماهت بود فوتبال ورود به جام جهاني بود رفته بوديم دكتر براي چكاپت كه پشت فرمان وايساده بودي و بوق مي زدي و با خوشحالي همه ذوق مي كردي و عاشق ماشين شارژي بودي الان هم كه خاطره هات رو مي نويسم ١٩ ماهته و خدا رو شكر همه كلمات رو مي گي شعر مي خوني و همه وسايل رو كامل مي شناسي و خانواده و دوستان رو كاملا مي شناسي گلم عاشق پارك و سرسره اي اعداد رو خيلي زياد دوست داري تا صبح بيدار مي شي مي گي عددا و از يك تا ده رو كامل مي شناسي و هر کجا اعداد می بینی         می گی  گلم من و بابايي هم وقتي علاقه ات رو مي بينيم در اين زمينه ها برات سرگرمي تهيه مي كنيم وقتي براي زدن واكسن هجده ماهگيت برديمت دكتر سوالايي  در همه زمينه ها ازت پرسيد و خيلي تبريك گفت به ما و گفت خيلي خيلي جلوتر از سنتي و من خيلي خيلي خوشحال شدم قشنگم خدا رو شاكرم و تمام توانم رو مي زارم تا تو به بهترينها برسي و امیدوارم این علاقه به یادگیری همیشگی باشه و اگر خدا خواست و زنده بودم از هيچ تلاشي دريغ نمي كنم اگر هم نبودم قول بده كه هميشه تلاشت رو كني و شايان و شايسته باشي

 

ترس از حمام و بعد عاشق حمام : اوایل گلم از حمام بدت می آمد و گریه می کردی طوری که در حمام باز می کردیم می گفتی نه نه حموم نه یه روز صبح تو دی ماه که یک سال و چهار ماهت بود با بابایی رفتی حموم و از اون به بعد شدی عاشق حمام حالا هرکی می ره حمام می خوای باهاش بری یا اینکه صبح از خواب که بلند می شی لباسات در می یاری می گم چرا می گی حموم خوشحالم که با این مورد هم کنار اومدی گلم خیلی تمیزی و تا یک ذره لباسات کثیف می شه می یای به مامان می گی کثیف شده یا اینکه دستت رو کثیف می بینی می گی وای وای کثیفه بشوریم جوجو داره  عاشقتم خجالت

 

مهربانیهات زیاده گلم : عزیز رادمهرم انقدر مهربونی که گاهی وقتا اشک تو چشمام جمع می شه از مهر زیادت گلم امیدوارم همیشه مهربان بمونی وقتی مامان مشغول کاریه با کلمات مهرآمیزی صداش می کنی که خودم می مونم می گی نازنین . عزیزمی .نفسمی .فدات شم واقعا از سن تو بعیده این حرفا گلم وقتی مامان با خودش حرف می زنه یا از چیزی گلایه یا شکایت می کنه یا اینکه دردی رو حس می کنه می گی بمیرم آخه این همه مهربونی رو از کجا آوردی گلم شبها وقتی می خوای بخوابی برات قصه می گم تک تک خانواده رو صدا می کنی و می گی خوابیدن همه رو دوست داری و در روز بارها و بارها اسمشون رو می گی بچه ها تو سن تو عزیزم تو بچگی و بازی گمن ولی تو با دیدن تلویزیون و تشابهات به خانواده صداشون می کنی و حرفشون رو می زنی امیدوارم این صفات همیشگی باشه در تو و تغییر نکنی گلم به قول فیلسوفی که در تولد سال اول پسرش بهش گفت عزیزم یک سال گذشت و از این به بعد همه چیز تکراریه به غیر از محبت و مهربانی همیشه مهربان بمان عزیزم دوستت دارم قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

س می را عم
3 اردیبهشت 93 12:01
الهی عمه فدای اون چشمای قشنگت بشه رادمهرم تو همچون اسمت زیبا هستی خیلی دوست دارم الهی همیشه سالم و سلامت و زیر سایه پدر و مادر مهربون و عزیزت عاقبت بخیر بشی عشم خیلی دوست دارم رادمهرم