ششمين جشن ميلادت
عشق من:
چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد
زیبایی های دنیا از آمدن تو پیدا شد ، روزها گذشت و چهره زیبایت
در آسمان دلم آفتابی شد.دریای زندگی به داشتن مرواریدی مثل تو می نازد ، همه زیبایی
های دنیا باآمدن تو می آید و اینگونه زندگی با تو زیبا میشود ،
اینگونه چشمانم با دیدن یکی مثل تو عاشق میشود و امروز روز میلاد دوباره تو است ، روزي كه تمام عمرم فداي اين يك روز
و این لحظه قشنگترین ساعت دنیاست ، و این ماه درخشانترین ماه دنیاست که تو را درون تصویر نورانی اش میبیند
آمدی به دنیا و دنیا مات و مبهوت به تو مینگرد ، همه جا را سکوت فرا گرفته تا خدا صدای تو را بشنود صدای دلنشین تو در لحظه شکفتنت ، عطر حضورت فرا گرفته همه
زمین را…
تو یک رویایی که حقیقت داشتنت معرکه است ، داشتن یکی مثل تو
معجزه است ،امروز روز میلاد دوباره تو است و من خیلی خوشبختم
از اینکه مال منی…گرچه در رویای خودم.
جز این احساسات چیزی در دلم نمانده ، این هدیه تا آخر عمرم در دلم مانده
که دوستت دارم و قلبت این شعر عاشقانه را تا آخرش خوانده ….
شعری با عطر احساست ، به لطافت دستانت، به زیبایی چشمانت ، هدیه من به تو در روز میلادت عشق پاكم و باغ وجودم را و امروز یک روز مقدس است که مدتها به انتظار آمدنش نشستم …
عشق من عاشقانه تو را در آغوش مي گيرم و مي فشارم تو را ،
تا بگویم خیلی دوستت دارم و بگیرم دستانت را ، تا بگویم تا ابد مال منی وببوسم لبهایت را ، تا احساسم را به تو هدیه دهم و تبریک بگویم روز تولدت را…. تولدت مبارک عشق من….