ششمين يلدايت سال ١٣٩٦
رادمهرم نازنينم مثل چشم برهم زدني ششمين يلدايت هم از راه رسيد ياد يلداي اولت كه فقط سه ماه داشتي و انقدر شيرين مي خنديدي و ذوق مي كردي و همراه مامان و بابايي شادي مي كردي چه خنده شيريني در اولين يلدايت براي ما به يادگار گذاشتي رادمهرم از يك ماه قبل از يلدا براي مامان و بابا شعرهاي قشنگ يلدا مي خواني و ما هم با لذت گوش مي ديم و تو ذوق مي كني برنامه عكاسي يلدا داشتين و همراه مامان با اشتياق تمام در تدارك بودي روز سه شنبه قبل از يلدا قرار بود جشن داشته باشين كه به دليل آلودگي هوا و تعطيلي مدارس كنسل شده و اميدوارم برنامه اي براتون ترتيب بدن خيلي ناراحت بودي اين يك هفته از تعطيلي و اينكه...
نویسنده :
مامان فرناز
19:47