رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

بخشنده همچون خورشید

دوسال و ده ماهگيت

دردانه ام رادمهرم . عزيز مادر تمام آن چيزی که درباره‌ تو در سرم هست ده‌ها کتاب می شود  اما تمام چيزي که در دلم هست فقط دو کلمه است " دوستت دارم " مــَن عـاشقت هــَستـَم … و تـا انتــَهاے ایـن دنیـاے پـُـر از تـُهـے هـیچ کـارے بـه جـُـز دوسـت داشـتـَنـَت نـَـدارم هـیچ دلـیلے بــَرای تـَنـها گـُذاشـتـَنت نــَدارم هـیچ بــَهانه اے بــَراے از یـاد بـُردنــَت حـَتـے بــَراے لـَحـظه اے نــَدارم… شيرينم دوسال و ده ماهه شدي و با تاخير هشت روزه آمدم  ببخش جان مادر نه اينكه فراموش كرده باشم نه مشكل ارتباطي بود گلم خوشحالم كه آمدم و هستم عزيزم  ماه رمضان رو به پايان است...
24 تير 1394

مادرانه اي ديگر

رادمهرم  نور زندگیم! حالا که به دوسال و نه ماه گذشته نگاه میکنم بهترین صفاتی که در خودم پیدا میکنم عشقی باشکوه و شوقی به زندگی و امیدی به آینده و شادی در لحظه ست.وتموم اینهارو همراه با صبری که خداوند در وجودم گذاشت درک کردم.صبری که هنگام بيعتم با تو از خداوند عاجزانه درخواست کردم و خدای مهربون قلبمو از این صبر لبریز کرد.حالا میتونم کمی بیشتر به خودم افتخار کنم که به یکی از صفات دوست داشتنی مادرعزیزم نزدیکتر شدم یعنی بردباری و تحمل.مادری که پنج سال پیش در چنین روزهایی درگير بيماري ناعلاجي بود كه تيشه به ريشه وجود نازنينش زده بود و اون محكم بود و در بدترين شرايط به خاطر ما هيچ نمي گفت انقدر صبور كه در بدترين حال شكرگزار بود و...
6 تير 1394
1