این روزهایت
عزیزم اگر بخوام این روزهایت رو تو یک جمله خلاصه کنم باید بگم پسر کنجکاو و پر هیجان من این روزها پر از سوالی که جوابم قانعت نمی کنه کوچکتر که بودی می پرسیدی و من جواب می دادم و قانع می شدی ولی الان ساعتها در مورد موضوعی بحث می کنی و در نهایت هم می گی ای مامان بد که درست جواب نمی دی عاشق جایزه گرفتنی به قول خودت جایزه خوب بودنت حتی این جایزه می تونه بازی یا غذای مورد علاقه ات باشه مامان اگر بزرگ شدم نباید زیاد غذا بخورم من چرا پسرم باید بخوری آخه اگر بخورم که قدم می رسه به سقف و من می خندم به این فکر و اینکه من به تو چی گفتم در مورد غذا خوردن رادمهر دوست داری خواهر یا برادر داشته باشی تو نه چرا همین من کافی ام اونوقت اگر دو قلو ب...
نویسنده :
مامان فرناز
1:36